من عشق را فهمیدم..
آن گاه که بر زمین افتادم
مادر دستی بر سرم کشید.
گفت : که اشکال ندارد
بزرگ می شوی ، یادت می رود
و آن گاه که پدر کارتون مورد علاقه ام را خرید
تا دلم شاد شود.
حیف که هنوز کودکم
و دستم در جیب خودم نیست,
اما اگر بزرگ تر شوم
تمام چیز هایم را به پای ای دو فرشته می ریزم
...8/3/93